مرحوم علی اکبر سعيدی سيرجانی، حافظ شناس و استاد ادبيات، از معدود نويسندگانیست که نثر دوپهلو و روانش، هم به مذاق اهل ادب خوش می نشيند و هم خوانندگان عادی را به دور از پيچيدگيهای استعارات و صنايع ادبی سيراب می کند. آوردن امثال و کنايات و سخنان بزرگان در لابلای جملات و به صورت متعادل و شيرين باعث می شود که خواننده، بدور از خستگی ناشی از برخی نوشته های سنگين ادبی و يا سخيفِ ارزشی به لذت از خواندن بپردازد.
علاوه بر ارزش والای نثر دلنشين اين نويسنده، آنچه خوانندگان- بالاخص خوانندگان عادی- را علاقه مند به نوشته هايش می کند، پرهيز از ريا و تزوير و التزام به اخلاق و آزادگی و انسانيت در جای جای نوشته هايش است. سرنوشت غمانگيز او و بر باد رفتن سر سبزش معلول سرخ بودن قلم روانش بود و بیباکياش در رسوا کردن دينفروشان.
از اين استادِ صاحبدل علاوه بر نوشتههايی ارزشمند در قالب مجموعه مقالات و اشعار، تصحيحات و گردآوریهای متعددی نيز به جای مانده است. چه او دل در گروي ادبياتِ فارسی و تاريخ پر فراز و نشيبِ ايرانزمين داشت و جمعآوری و تدوين نسخِ قديمی را ارج نهادن به زحماتِ پيشينيان و وظيفهی تک تک ايراندوستان میدانست.
علاوه بر مواردِ فوق، نامههای سرگشادهی وی به مقاماتِ جمهوری اسلامی و وصيتنامه روشنگرانهاش به مردمِ ايران نيز از اهميتِ به سزايی برخوردار است که هريک حقيقتی را فرياد میکنند و در اصل آيينهای تمام نما از وضعيتِ سياهِ جامعه و روزگارِ اسفبارِ اهل فرهنگ و هنر آن دوران هستند.